فهرست مطالب
- ماجرای پیدایش زبان فرانسه
- تاثیر گالها بر تاریخچه زبان فرانسه
- رومیها و تاثیر آنها بر گال
- تاثیر مهاجران بر تاریخچه زبان فرانسه
- اولین متون فرانسوی
- تولد یک زبان استاندارد
- فرمان ویلر-کوتره و رسمیت یافتن زبان فرانسه
- گسترش زبان فرانسه در جهان
- جمعبندی
فرانسه، زبان رسمی 29 کشور مستقل، امروزه در پنج قاره از هفت قاره طنینانداز است و در بیش از 30 کشور دیگر نیز جایگاه ویژهای دارد. اما، چگونه این زبان به چنین گستردگی دست یافت؟ آیا ریشههای آن در این مناطق از ابتدا وجود داشت؟ چگونه باگذشت زمان متحول شد؟ مانند بسیاری از زبانهای بزرگ دنیا، از جمله انگلیسی، تاریخچه زبان فرانسه نیز مملو از فراز و نشیبهایی است که در آن، فتح، آمیختگی فرهنگی و استانداردسازی، نقشهای کلیدی ایفا کردهاند. جغرافیا، قدرت سیاسی و جایگاه اجتماعی نیز در این میان، بیتاثیر نبودهاند.
ماجرای پیدایش زبان فرانسه
روزی روزگاری، در سرزمین پهناور فرانسه امروزی، تنوعی شگفتانگیز از زبانها به گوش میرسید. تاریخچه زبان فرانسه به حدود ۸۰۰ سال پیش از میلاد بازمیگردد. در آن زمان، مردمان این سرزمین که به زبانهای مختلفی همچون لیگورایی در پروانس (جنوب شرق)، ایبریایی در لانگوک (جنوب مرکز) و باسک در آکیتن (جنوب غرب) سخن میگفتند، در کنار یکدیگر میزیستند. این زبانها ریشه در خانوادههای زبانی دیگری داشتند و به خانواده زبانهای هندواروپایی که بعدها بر بخش بزرگی از اروپا و آسیا حاکم شد، تعلق نداشتند.
اما این آرامش زبانی دیری نپایید. با مهاجرت گروههای هندواروپایی همچون گالها، رومیها، قبایل ژرمنی و وایکینگها، منظره زبانی این سرزمین دستخوش تحولات بزرگی شد. زبانهای مهاجران با زبانهای بومی درآمیختند، با یکدیگر رقابت کردند و در نهایت، بسیاری از آنها جایگزین زبانهای قدیمیتر شدند. این رویدادها، سرآغاز شکلگیری زبان فرانسهای بود که امروزه میشناسیم.
تاثیر گالها بر تاریخچه زبان فرانسه
فرانسویها اغلب به گالها بهعنوان نیاکان خود اشاره میکنند و عبارت «اجداد ما، گالها» (Nos ancêtres, les Gaulois) را بر زبان میآورند. اما آیا تاثیر گالها بر تاریخچه زبان فرانسه بهاندازهای است که به آن اشاره میشود؟
گالها، قبایلی سلتیک بودند که از آلمان امروزی به شمال شرقی فرانسه مهاجرت کردند و زبان سلتیک خود، گالیک، را با خود آوردند. این زبان، به خانواده زبانهای هندواروپایی تعلق داشت و ریشههای مشترکی با زبانهای سلتیکی امروزی مانند گویش اسکاتلندی، ایرلندی و برتون داشت.
باوجود این، تاثیر مستقیم گالیک بر تاریخچه زبان فرانسه امروزی کمتر از آن چیزی است که تصور میشود. با این حال، برخی از ویژگیهای منحصر به فرد زبان فرانسه، ریشه در سیستم شمارشی بیستتایی سلتها دارد. برای مثال، عدد ۸۰ در فرانسوی (quatre-vingts) به معنای «چهار بیست» است که نشاندهنده استفاده از عدد ۲۰ بهعنوان پایه در سیستم شمارش سلتیکها است.
این در حالی است که در بسیاری از زبانهای رومی، از جمله برخی گویشهای فرانسوی در سوئیس و بلژیک، از سیستم شمارشی استفاده میشود و عدد ۸۰ به معنای «هشت ده» است. بنابراین، اگرچه گالها تاثیر مستقیمی بر شکلگیری زبان فرانسه نداشتند. اما، برخی از ویژگیهای خاص این زبان به میراث زبانی آنها بازمیگردد.
رومیها و تاثیر آنها بر گال
در اوج شکوفایی تمدن گال، رومیها به رهبری ژولیوس سزار به این منطقه یورش بردند و آن را به قلمرو خود ضمیمه کردند. این اتفاق در حدود سال 121 قبل از میلاد رخ داد. با استقرار رومیها، لاتین بهعنوان زبان رسمی حاکم بر منطقه تحمیل شد.
کودکان آن دوران در محیط خانه به زبان گالیک و در محیطهای عمومی به زبان لاتین صحبت میکردند. اما باگذشت زمان، نفوذ روزافزون زبان لاتین بر زندگی روزمره مردم، باعث شد تا گالیک بهتدریج جایگاه خود را از دست بدهد. تا پایان قرن ششم میلادی، زبان لاتین بهطور کامل بر گال حاکم شد و زبان گالیک تنها در برخی روستاهای کوچک باقی ماند.
تاثیر مهاجران بر تاریخچه زبان فرانسه
با گسترش امپراتوری روم به سمت شمال و غرب اروپا در سدههای دوم تا ششم میلادی، موجی از مهاجرتهای قبایل ژرمنی نظیر فرانکها، ویزیگوتها، بورگوندیها و آلامانیها به سوی سرزمینهای گال روم تاریخچه زبان فرانسه را دگرگون ساخت. این مهاجرتها تاثیر شگرفی بر زبان لاتین رایج در این منطقه گذاشت و زبان فرانسوی که در آینده شکل گرفت را تحت تاثیر قرار داد.
یکی از مهمترین تاثیرات این مهاجرتها، غنیسازی واژگان زبان فرانسه در حوزههایی مانند جنگ، کشاورزی و رنگها با واژههای ژرمنی بود. همچنین، ساختار آوایی زبان نیز دستخوش تغییراتی شد؛ بهطوریکه مصوت جدیدی به نام شوا به زبان اضافه شد و صدای «h» که در لاتین کلاسیک وجود نداشت، مجددا به تلفظ کلمات بازگشت.
اما، تاثیر زبانهای ژرمنی بر فرانسه به مهاجرتهای اولیه محدود نشد. در قرنهای نهم و دهم میلادی، وایکینگها با کشتیهای خود به سواحل فرانسه یورش بردند و در برخی مناطق سکونت گزیدند. تاسیس دوکنشین نورماندی توسط وایکینگها یکی از مهمترین رویدادهای این دوره بود. ورود وایکینگها به فرانسه، واژگان دریانوردی و نامهای مکانهای بسیاری را به زبان فرانسوی افزود.
اولین متون فرانسوی
سال ۸۴۲ میلادی، نقطه عطفی در تاریخچه زبان فرانسه به شمار میرود. در این سال، رویدادی به نام «سوگندهای استراسبورگ» رخ داد که در آن، قدیمیترین متن قابلشناسایی به زبان فرانسوی ثبت شد.
در آن زمان، امپراتوری کارولنژی پس از مرگ شارلمگن، دچار اختلاف بین وارثان او شد. لوتر، وارث قانونی، با مخالفت دو برادر جوانتر خود، لوئی آلمانی و شارل کچل روبرو بود. برای جلب حمایت سربازان، هر یک از این دو برادر سوگندی به زبان دیگری یاد کردند؛ لوئی به زبان آلمانی و شارل به زبان محلی که در حال تکامل به سمت زبان فرانسوی بود.
این سوگندها که بهمنظور کسب قدرت سیاسی بیان شدند، بهطور غیرمنتظرهای به نخستین سند مکتوب به زبان فرانسوی تبدیل شدند و نقطه آغازینی برای مطالعه و بررسی تاریخچه زبان فرانسه به شمار میروند.
تولد یک زبان استاندارد
در طول قرون متمادی، زبان فرانسه دستخوش تحولات بسیاری شد و به گویشهای مختلفی تقسیم شد که هر کدام ویژگیهای خاص خود را داشتند. سه گویش اصلی در این دوره، «اویل» در شمال، «اک» در جنوب و فرانکوپروانسالی در مرکز شرق بودند. جالب است بدانید که «اویل» و «اک» در واقع کلمه «بله» در این گویشها بودند و ریشه کلمه «ویی!» (oui!) در زبان استاندارد فرانسوی امروزی هستند.
قرون پنجم تا دوازدهم را میتوان دوران شکوفایی گویشهای محلی در فرانسه نامید. هر روستا و منطقه گویش خاص خود را داشت و تنها در بازارها و شهرهای بزرگ بود که مردم تلاش میکردند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. در این میان، شهر پاریس به دلیل موقعیت جغرافیایی مناسب، فعالیتهای تجاری و فرهنگی پر رونق، و حمایت دربار سلطنتی بهتدریج بهعنوان مرکز فرهنگی فرانسه مطرح شد.
در جریان تحولات تاریخی زبان فرانسه، گویش پاریسی بهتدریج بهعنوان یک زبان استاندارد برجسته شد. بانفوذ دربار و نخبگان پاریسی، این گویش در اواخر قرن دوازدهم به زبان رسمی ادبیات، حکومت و دادگاهها تبدیل شد و جایگزین گویشهای محلی متنوع شد. این رویداد نقطه عطفی در تاریخچه زبان فرانسه محسوب میشود و نشاندهنده آغاز دورهای جدید در تکامل این زبان است.
فرمان ویلر-کوتره و رسمیت یافتن زبان فرانسه
با صدور فرمان ویلر-کوتره در سال ۱۵۳۹ میلادی، تحولی بزرگ در تاریخچه زبان فرانسه رخ داد. بر اساس این فرمان، استفاده از زبان فرانسه در اسناد اداری بهجای لاتین و گویشهای محلی الزامی شد. رسمیت یافتن زبان فرانسه، موجب تغییرات ساختاری و واژگانی قابلتوجهی در این زبان شد. از جمله تغییرات در زبان فرانسه، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
سلب مضاعف : یکی از ویژگیهای بارز زبان فرانسه، استفاده از سلب مضاعف (دوبخشی) است. برای مثال، در جمله «je ne mange pas» (من غذا نمیخورم)، استفاده از دو بخش منفی (ne و pas) تاکید بیشتری بر نفی جمله میبخشد.
واژهگیری از زبانهای دیگر : بسیاری از واژههای فرانسوی ریشه در زبانهای لاتین، یونانی، اسپانیایی و ایتالیایی دارند.
پیوند صوتی : پیوند صوتی یکی دیگر از ویژگیهای خاص تلفظ زبان فرانسه است. در این پدیده، صامت انتهایی یک کلمه به صامت ابتدایی کلمه بعدی متصل میشود. برای مثال، در عبارت «les amis» (دوستان)، حرف «s» در آخر کلمه «les» تلفظ میشود.
فرمان ویلر-کوتره با رسمیت شناختن زبان فرانسه، به آن جایگاهی ویژه در میان زبانهای اروپایی بخشید و زمینه را برای توسعه و غنای بیشتر این زبان فراهم کرد.
گسترش زبان فرانسه در جهان
در طول دوران استعمارگری، بهویژه در قرنهای هفدهم تا نوزدهم، فرانسه مستعمراتی را در قارههای مختلف از جمله آمریکای شمالی، کارائیب، آفریقا، آسیا و اقیانوسیه تاسیس کرد. با گسترش این امپراتوری، زبان فرانسه نیز بهعنوان زبان رسمی و اداری در این مناطق حاکم شد. در نتیجه این فرایند، زبان فرانسه به طور گستردهای در جهان رواج یافت.
یکی از مهمترین نتایج گسترش زبان فرانسه در مستعمرات، پیدایش زبانهای کرئولی بود. این زبانها ترکیبی از زبان فرانسه با زبانهای بومی مناطق تحت استعمار هستند. کرئولهایی مانند هائیتی، آنتیل و موریس که همچنان در بسیاری از مناطق جهان صحبت میشوند، نمونههایی بارز از این پدیده هستند.
در خود فرانسه نیز تلاشهایی برای یکپارچگی زبانی صورت گرفت. با تمرکز بر گویش پاریسی بهعنوان زبان استاندارد، تلاش شد تا تنوع زبانی در مناطق مختلف کشور کاهش یابد. گرچه گویشهای منطقهای همچنان وجود دارند، اما نفوذ گویش پاریسی در رسانهها و آموزش باعث شده است که این گویش بهعنوان زبان رسمی و استاندارد فرانسه شناخته شود.
جمعبندی
تاریخچه زبان فرانسه داستانی طولانی و پیچیده است که ریشه در تلاقی زبانهای مختلف و رویدادهای تاریخی دارد. پیدایش گویشهای منطقهای، یکپارچهسازی زبانی و تاثیر متقابل با زبانهای دیگر، همگی عواملی هستند که در شکلگیری تاریخچه زبان فرانسه نقش داشتهاند. امروزه، زبان فرانسه بهعنوان یکی از زبانهای بینالمللی مهم، میراثی غنی از گذشته را با خود حمل میکند و همچنان در حال تحول و تغییر است.