مقایسه درآمد ایران با اروپا بحثی دائمی است و خیلیها در فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی دست به کار هستند تا یک قیاس درآمدی آنهم از زوایای گوناگون میان ایران و کشورهای اروپایی یا آمریکایی داشته باشند. متأسفانه بیشتر این مقایسهها مبنای جامع علمی ندارند و گاها نوعی مقیاس گزیدهای و از سر غرضورزی است. از طرفی قرار نیست تا ماجرا را از نگاه کاملاً آکادمیک بررسی کنیم و مفاهیم خیلی پیچیده علوم اقتصادی را پیش بکشیم. در این مقاله از آرامش سفر قصد داریم تا با نگاهی ساده، تحلیلی و جامع درآمد در کشورهای اروپایی را موشکافی کرده و با درآمد در ایران مقایسه کنیم.
منظور از درآمد چیست؟
خیلی ساده به هر مقدار پولی که مثلاً ماهیانه دریافت میکنید، درآمد گفته میشود. اما همین روش دریافت پول بحث درآمد را اندکی پیچیده میکند. در سادهترین حالت حقوق ماهیانه کارمندان و یا کارگران درآمد آنها است. اما درآمد میتواند جنبههای گستردهتر مانند فروش محصولات و یا ارائه خدمات را شامل شود. همچنین اجاره ملک، خودرو و یا هر وسیله دیگری در فهرست درآمدها قرار دارند. از طرفی سود سرمایهگذاری و یا سود حاصل از کارآفرینی نیز درآمد است. خلاصه درآمد، تعریف نسبتاً بزرگ و پیچیدهای دارد و افراد در یک کشور با آیتمهای گوناگون درآمدزایی روبرو هستند.
با این تعریف بحث درآمد در کشورهای اروپایی و یا ایران صرفاً مقایسه حقوق نیست. اما از آنجا که جز حقوق، ابزار شفاف دیگری در اختیار نداریم، فعلاً بحث مقایسه درآمد ایران با اروپا را در همین آیتم ساده حقوق در اروپا و مقایسه آن با حقوق در ایران ادامه میدهیم.
درآمد سرانه برای مقایسه در سطح کلان کشورها
مقایسه درآمد ایران با اروپا حتی در بحث ساده حقوق هم پیچیده است. کافی است یک نگاه در اطرافیان خود بیاندازید تا به سادگی تنوع حقوق افراد از کارمندی تا کارگری و… را شاهد باشید. در چنین مرحلهای معمولاً معیار را براساس حداقل حقوق قانونی هر کشور قرار میدهند. به این ترتیب که حداقل حقوق در اروپا را با حداقل حقوق وزارت کار در ایران مقایسه میکنند. اینکه آیا این مقایسه درست است یا خیر بحث دیگری است. با این وجود بهتر است تا در سطح کلان کشورها ورود کنیم و ببینیم که به طور میانگین سهم هر فرد در کشورهای اروپایی و یا ایرانی از کل جریان مالی کشور خودشان چقدر است؟ برای اینکار از معیار جامع درآمد سرانه کشورها استفاده میکنند.
یک مقایسه ساده از درآمد سرانه ایران و اروپا
متأسفانه سند شفافی از درآمد سرانه ایران گزارش نشده است. اما طبق آخرین اطلاعات و گمانهزنیها درآمد سرانه ایران سالیانه ۵۴۷۰ دلار است. این بدان معنی است که سهم هر ایرانی از کل درآمدهای کشور ۵۴۷۰ دلار در هر سال است. قطعاً در همین لحظه میپرسید که واقعاً چه کسی در ایران چنین درآمدی دارد؟ بله حق با شماست. زیرا این پولی نیست که مستقیم در جیب هر ایرانی واریز شود. بلکه سهم هر ایرانی از کل درآمد کشور است که بخش بزرگی از آن برای مصارف جاری کشور، ساختوسازها، آبادانی، ارائه خدمات شهروندی و… هزینه میشود. حالا همین درآمد سرانه ایران را با درآمد سرانه برخی از کشورهای مطرح اروپایی مقایسه میکنیم:
نام کشور | درآمد سرانه سالیانه دلار |
ایران | 5470 |
سوییس | 83580 |
سوئد | 55070 |
هلند | 51280 |
آلمان | 47450 |
انگلستان | 41330 |
41070 | |
ایتالیا | 33690 |
اسپانیا | 29450 |
یونان | 19540 |
لهستان | 14150 |
روسیه | 10230 |
درآمد سرانه چه تأثیری در درآمد واقعی افراد دارد؟
اگر در جدول بالا دقت کنید، درآمد سرانه سالیانه ایران خیلی کمتر از درآمد سرانه اروپا است. از آنجا که درآمد سرانه با محاسبه پیچیده اقتصادی که خارج از حوصله این مقاله است، به دست میآید و در نهایت سهم هر فرد از کل درآمد کشور است، قاعدتاً یا کل درآمد ایران خیلی کمتر است و یا جمعیت ایران خیلی بیشتر است.
جمعیت اکثر کشورهای اروپایی لیست شده در این جدول تقریباً به جمعیت ایران نزدیک است. به غیر از سوئیس و سوئد که به وضوح میتوانید تاثیر کم بودن جمعیت در افزایش درآمد سرانه این کشورها را مشاهده کنید.
آنچه مسلم است، هر اندازه درآمد کل یک کشور بیشتر باشد، مقدار درآمد سرانه افزایش پیدا میکند. اگر چه کل این درآمد به شکل نقدی به تکتک شهروندان آن کشور پرداخت نمیشود، اما شانس شهروندان برای کسب درآمد بیشتر بالاتر است. این بدان معنی است که وقتی درآمد سرانه انگلستان ۸ برابر درآمد سرانه ایران است، قاعدتاً هر شهروند انگلیسی از پتانسیل بهتری به نسبت از شهروند ایرانی برای کسب درآمد بالاتر برخوردار است.
بررسی درآمد از نگاه ملموس کارمندی
خیلی ساده مقایسه درآمد ایران با اروپا را در سطح کلان کشورها و با در نظر گرفتن درآمد سرانه بررسی کردیم. به هر حال واقعیت آن است که مردم در کشوری با درآمد سرانه کمتر از پتانسیل کمتر درآمدزایی برخوردار هستند. اما بحث خودمان برای مقایسه درآمدها را ملموستر کنیم و مقایسه حقوق ایران با اروپا را پیش بکشیم. در ادامه این مطلب یک نگاه آماری به جریان حقوقی در کشورهای اروپایی و ایران میاندازیم.
میانگین درآمد در کشورهای اتحادیه اروپا
در اروپا حداقل حقوق را ساعتی محاسبه میکنند. طبق آخرین دادههای رسمی نیز متوسط درآمد ساعتی نیروی کار در اتحادیه اروپا ۳۰ یورو است. به این ترتیب متوسط درآمد در کشورهای اروپایی برای افراد مجرد سالیانه ۲۶۱۳۶ دلار است. این مقدار با یک حساب سرانگشتی حدوداً 2200 دلار ماهیانه است. برای بررسی دقیقتر، اطلاعات درج شده در جدول زیر را مشاهده کنید:
نام کشور | متوسط درآمد (حقوق) ماهیانه | درآمد سرانه کشور |
لوکزامبورگ | 2571 | 103199 |
هلند | 2070 | 51280 |
آلمان | 2050 | 47450 |
بلژیک | 1999 | 43582 |
انگلستان | 1850 | 39735 |
فرانسه | 1776 | 39869 |
اسپانیا | 1254 | 28359 |
اسلوونی | 1000 | 23657 |
لهستان | 950 | 13823 |
ترکیه | 544 | 10512 |
یک نگاه در این جدول بیاندازید. آیا رابطه معنادار درآمد سرانه کل کشور با متوسط درآمد درآمد ماهیانه در همان کشور را متوجه شدهاید؟ کاملاً ملموس است که افزایش درآمد کلان هر کشور پتانسیل درآمدزایی و حقوق شهروندان همان کشور را تعیین میکند. میانگین درآمد در کشورهای اروپایی را میتوانیم در بازه ۱۵۰۰ الی 2000 یورو در هر ماه قرار دهیم.
میانگین درآمد در ایران
در مقایسه درآمد ایران با اروپا حالا به این سمت ماجرا بیاییم و ببینیم که از نظر حقوقی و نگاه ملموس کارمندی میانگین درآمد در ایران چگونه است؟
خیلی ساده و سرراست حداقل حقوق وزارت کار تصویب شده در سال 1403 ساعتی ۳۲ هزار تومن است که حتی به ۱ دلار هم نمیرسد. البته طبق قانون برخی آیتمها مانند حق مسکن، حق اولاد، بن کارگری و… به این مقدار اضافه میشود که در کل حداقل دریافتی کارگران مجرد در ایران بدون اضافهکار 7,100,000 تومان است که با در نظر گرفتن نرخ متغیر ارز حدوداً ۱۵۰ دلار ماهیانه میشود. البته که حقوق همه ایرانیها عدد قید شده در قانون کار نیست. برخی از کارمندان و یا نیروهای استخدامی صنایع مختلف کشور دریافتی به مراتب بیشتری دارند. طبق گزارشهای رسمی اعلام شده، میانگین درآمد ماهیانه جامعه کارمندی ایران حدوداً ۱۵ میلیون تومان است. میانگین درآمد جامعه کارگری نیز کم و بیش به این عدد نزدیک است. بر این اساس میانگین درآمد در ایران حدوداً ۳۰۰ دلار ماهیانه است.
مقایسه حقوق ایران با اروپا
با توجه به میانگین حقوق پرداختی در کشورهای اروپایی و ایران میتوانیم درک بهتری از مقایسه درآمد ایران با اروپا داشته باشیم. میانگین حقوق پرداختی جامعه کارمندی و حتی کارگری در ایران ۳۰۰ دلار ماهیانه است و با مقدار درآمد سرانه کل کشور ۵۴۷۰ دلار همخوانی دارد. یک حساب سرانگشتی کنید، متوجه میشوید که نسبت میانگین حقوق ماهیانه با درآمد سرانه کل کشورها تقریباً یکسان است. مثلاً درآمد سرانه کل کشور انگلستان ۷ برابر درآمد سرانه ایران است و مردم آنجا از پتانسیل ۷ برابری درآمدزایی برخوردار هستند. میانگین حقوق در انگلستان نیز ۱۸۵۰ دلار است که تقریباً ۶ برابر میانگین حقوق در ایران است. بر این اساس گویا در مقایسه درآمد ایران با اروپا شهروندان ایرانی قافیه را باختهاند. اما موضوع در همینجا تمام نمیشود. زیرا چند چالش دیگر باقی مانده است.
نقش مالیات در میانگین درآمد اروپا و ایران
مالیات بحثی چالش برانگیز است. در سطح انفرادی تأثیر منفی در دریافتی خالص هر کارمند و یا کارگر دارد. اما در سطح کلان کشور و ارائه خدمات باعث رفاه زندگی و افزایش سطح رضایتمندی میشود. کافی است یک نگاه در نظر عامه مردم بیاندازید و دیدگاههای متفاوت راجع به مالیات را مشاهده کنید. از این حرفها گذشته مالیات اهرم قدرتمندی است که هر ماه در کاهش درآمد خالص نقش دارد.
میانگین مالیات در کشورهای اروپایی
طبق آمار رسمی اعلام شده، حداکثر نرخ مالیات بر درآمد شخصی کشورهای اتحادیه اروپا به به قرار زیر است:
نام کشور | حداکثر نرخ مالیات بر درآمد |
ایتالیا | 43 درصد |
سوئیس | 40 درصد |
هلند | 49 درصد |
فرانسه | 45 درصد |
اسپانیا | 47 درصد |
انگلستان | 20 درصد |
فنلاند | 56 درصد |
ترکیه | 40 درصد |
آلمان | 45 درصد |
اگر همه کشورهای اروپایی را یککاسه کنیم، میانگین حداکثر مالیات بر درآمد تمامی کشورهای اتحادیه اروپا حدوداً ۴۰ درصد است. البته این مقدار حداکثر مالیات است و در موارد مختلف کاهش پیدا میکند.
میانگین مالیات در ایران
مالیات از بحثهای غیرشفاف در ایران است و معمولاً سازوکار درستی برای اخذ مالیات شرکتها و یا کسبوکارهای آزاد و خصوصی وجود ندارد. نرخ مالیات بر شرکتها در ایران ۲۵ درصد است. اما برای حقوق بگیرها به شکل تصاعدی زیاد میشود. در سال ۱۴۰۳ افراد با حداکثر حقوق ۱۲ میلیون تومان معاف از مالیات هستند و افراد با حقوق بیش از ۴۸ میلیون در ماه حداکثر تا ۳۰ درصد مالیات پرداخت میکنند. جزئیات پلکانی تخصیص مالیات خارج از حوصله این مقاله است.
کاملاً مشخص است که پرداخت مالیات در ایران به مراتب کمتر از کسر مالیاتی در کشورهای اروپایی است. اینکه این ماجرا خوب یا بد است، بحث دیگری است. اما قطعاً در مقایسه درآمد ایران با اروپا تأثیرگذار است. هر چند این تأثیر آنقدر نیست که درآمد ایرانیها را به درآمد اروپاییها نزدیکتر کند.
مقایسه قدرت خرید ایران با کشورهای اروپایی
قدرت خرید شاخص مهمی در سطح رفاه مردم هر کشور است و معیار مقدار نسبت کالا و یا خدماتی است که میتوان با یک واحد ارزی خریداری کرد. قدرت خرید رابطه معکوس با تورم دارد. یعنی هر اندازه تورم افزایش پیدا کند، قدرت خرید شهروندان کاهش پیدا میکند. موضوعی که با تمام وجود در چندین سال اخیر وضعیت اقتصادی کشور درک کردهایم. اما به یاد داشته باشید که درآمد بالا در هر کشور لزوماً به معنای قدرت خرید بیشتر شهروندان آن کشور نیست. حالا با این تعریف مقایسه درآمد ایران با اروپا را براساس معیار قدرت خرید ادامه میدهیم.
شاخص قدرت خرید کشورهای اروپایی
برای بررسی شاخص قدرت خرید اروپاییها یک معیار کلی با در نظر گرفتن عدد ۱۰۰ پیش بینی شده است. حالا هر کشوری که قدرت خرید بالاتری دارد، به نسبت درصد بیشتری کسب خواهد کرد. با این مبنا قدرت خرید برخی از کشورهای مطرح اروپایی به قرار زیر است:
نام کشور | شاخص قدرت خرید |
لوکزامبورگ | 131 واحد |
آلمان | 123 واحد |
هلند | 117 واحد |
فرانسه | 109 واحد |
انگلستان | 108 واحد |
ایتالیا | 97 واحد |
اسپانیا | 87 واحد |
لهستان | 83 واحد |
ترکیه | 72 واحد |
صربستان | 52 واحد |
آلبانی | 43 واحد |
شاخص قدرت خرید ایران
شاخص قدرت خرید در ایران مرز مشخصی ندارد و در این سالهای اخیر با تلاطمهای زیادی روبرو شده است. تا جاییکه هماکنون شاخص قدرت خرید ایران ۲۱ واحد است. این مقدار به مراتب کمتر از شاخص قدرت خرید کشورهای اروپایی است.
جمعبندی
با هر فرمولی که نگاه کنیم و اگر واقع بین باشیم، در مقایسه درآمد ایران با اروپا شهروندان ایرانی عقب ماندهاند. چه از نظر درآمد به دلار و یا قدرت خرید، شهروندان اروپایی وضعیت بهتری به نسبت از شهروندان ایرانی دارند. به عنوان مثال یک شهروند سوییسی قادر است تا با درآمد ۵ روز خود یک گوشی آیفون ۱۲ را خریداری کند. یک شهروند فرانسوی با درآمد ۱۲ روز، انگلیسی با درآمد ۱۵ روز، ایتالیایی با درآمد ۲۵ روز و روسی با درآمد ۵۰ روز خود توانایی خرید همان گوشی را دارند. اما کارمند ایرانی به طور متوسط باید درآمد حداقل 100 روز خود را برای تهیه همان مدل گوشی کنار بگذارد. این ماجرا به این معنی است که قدرت خرید در چالش درآمد کم مردم ایران کمرنگ شده است. واقعیت را نمیتوانیم انکار کنیم که درآمد در کشورهای اروپایی بالاتر از درآمد در ایران است و قدرت خرید بالاتری دارند. این موضوع خیلی ها رو به فکر مهاجرت به کشورهای اروپایی انداخته. البته همه دنیا اروپا نیست و همه کشورها هم به اندازه اروپاییها ثروتمند نیستند.